سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوی پرواز

روزی مردی خواب عجیبی دید .

دید که پیش فرشته هاست وبه کارهای اونها نگاه می کنه .
هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیکها از زمین می رسند باز می کنند
 و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟
فرشته در حالی که داشت نامه ای راباز می کرد گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم را از خداوند تحویل می گیریم .
مرد کمی جلوتر رفت ، باز دسته بزرگی از فرشتگان را دید که کاغذ هایی را داخل پاکت می کنند و آنها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید شما چکار می کنید؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین میفرستیم.
مرد کمی جلو تر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته.
مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
 فرشته جواب داد : اینجا بخش تصدیق جواب است .
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.

مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند ؟

فرشته پاسخ داد : بسیار ساده ، فقط کافیست بگویند:
خدایا شکر.


[ سه شنبه 90/2/6 ] [ 7:21 عصر ] [ مهاجر ]

"داستان ما و خدا"

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا !خسته ام!نمی توانم.


خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.


خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است


خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟


خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 90/1/16 ] [ 7:55 عصر ] [ مهاجر ]
اعتراف نامه " جانباز شهید سید مجتبی علمدار"
چراغ هدایت
قانون اول: بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجراء 4/5/69)

قانون دوم: پروردگارا! اعتراف می کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم .(تاریخ اجراء 11/5/69)

قانون سوم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجراء 26/5/69)

قانون چهارم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم.حداقل در هر هفته باید دوشب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد.اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجراء 16/6/69)

قانون پنجم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه «خدا می بیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم.حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد 4 صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2 حزب قرآن بخوانم.(تاریخ اجراء 13/7/69)

قانون ششم:حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100 صلوات بفرستم.(تاریخ اجراء 18/8/69)

قانون هفتم: حداقل باید در هر 24 ساعت 70 بار استغفار کنم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا آورم، در 24 ساعت بعدی باید 300 بار استغفار کنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می شود.(تاریخ اجراء 30/9/69)

قانون هشتم: هر کجا که نماز را تمام می خوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم، بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم در هفته بعد به ازای دو روز 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم .(تاریخ اجراء 19/11/69)

قانون نهم: در هر روز باید 5 مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15 مسئله بخوانم .(تاریخ اجراء 14/1/70)

قانون دهم: در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2 بار هم برای نماز قضا بگویم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار ، 3 مرتبه این عمل را تکرار کنم.(تاریخ اجراء 15/3/70)
.......شادی روحش صلوات.......

[ جمعه 90/1/12 ] [ 11:16 عصر ] [ مهاجر ]
حضرت مهدی(عج) می فرمایند:
زیاد برای تعجیل در فرج دعا کنید، زیرا فرج شما در آن است



یا مقلب القلوب و البصار *** سال نو آمدو نیامد یار
یا مدبر اللیل و النهار *** بی حضورش چه اشتیاق بهار
یا محول الحول و الاحوال *** منتهی کن فراق را به وصال
حول حالنا الی احسن الحال *** به امید فرج همین امسال


------------------------

مولای من...
بهار را بی روی دلنشین تو لطفی نیست
دریغ و درد از بهاران عمر که بی تو ای بهار جاودان بر باد شد
دریغ و درد که باز بهاری می آید با غم فراق یار، بی ظهور گل نرگس




**** اللهم عجل لولیک الفرج ****


روزها نونشده ، کهنه تر از دیروز است

گر کند یوسف زهرا نظری،نوروز است

ای خدا کاش شود سال نوام عید فرج

که نگاهم نگران ، منتظر آن روز است




به امید سالی که با لبخند صاحب الامر(عج) تحویل شود

[ شنبه 90/1/6 ] [ 11:43 صبح ] [ مهاجر ]

یوم الله 9 دی آمد .. منتظران ظهور .. جهاد روشنگرانه

  

 

یوم الله 9 دی  آمد!

ای منتظران ظهور منجی از چه نشسته اید؟!،

جهان ِ خفته نیاز به جهاد روشنگرانه دارد...

 

ای سرباز سید علی!  امروز اگر ادعایی داری باید ثابت کنی که سرباز ولایتی، نه خانه نشین ِ زهد و بی بصیرتی........

 

راهپیمایی پرشکوه عاشورائیان با حضور اقشار مختلف مردم تهران

 

 

سال 87 رو به خاطر داری؟ این روزها در غزه بوی خون بود و آتش...!

 

8 دی 87 پیام رهبری در محکومیتِ جنایات صهیونیست ها در غزه منتشرشد،

دوشنبه 9 دی اول محرم، روز عزای عمومی برای مظلومیت غزه.....

آن روزها خبر های غزه، دل هر مسلمان و آزاده ای را در جهان  آتش می زد اما وعده‌ی خدا راست است که فرمود:

 

" وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیز" و فرمود: " وَ مَن جاهَد فَانّما یُجاهِدُ لِنَفسه "

 

 

روز بیستم مقاوت، پیام تبریک رهبر انقلاب دل مجاهدان مسلمان رو شاد کرد و دل دشمنان رو لرزاند،

روز 21 مقاوت، نظامیان صهیونیست مستقر در خاک غزه دستور توقف عملیات نظامی را دریافت کردند.

و روز 22 مقاومت، سخنگوی نظامی این رژیم از عقب‌نشینی تدریجی نیروهای اشغالگر از نوار غزه خبر داد!

مقاوت 22 روزه پیروز شد و جهان فهمید ، اسرائیل دیگر رفتنی است و ما باز هم دیدیم دست قدرت خدا را .

 

آیا نمیدانی که خداوند می بیند اعمال ِ تو را...؟!

 

و امّـــا بعد ...

 

 

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 89/10/6 ] [ 10:56 صبح ] [ مهاجر ]

9 روز طوفانی

1 دی:

 در پی اهانت‌های صورت گرفته در مراسم تشییع آیت‌الله منتظری از سوی جمعی از فرصت طلبان و همچنین تخریب اموال عمومی، مردم قم برای دومین روز با تجمع در برابر بیت امام راحل خواستار برخورد قانونی با مسببین حوادث اخیر در این شهر شدند. معترضین سپس در برابر بیت یوسف صانعی تجمع کرده و با شعارهایی همچون "شهر مقدس قم، جای منافقین نیست " خواستار برخورد با وی به علت حاشیه سازی‌ها و حمایت وی از اراذل و اوباش شده و با امضای توماری خطاب به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اعلام "عدم صلاحیت مرجعیت صانعی " از سوی جامعه مدرسین را مطالبه نمودند.

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 89/10/6 ] [ 10:55 صبح ] [ مهاجر ]

شاید برای توصیف حماسه 9 دی و نقش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در شکل‌گیری و بروز آن، استفاده از طبع الهی "حافظ" بی‌مناسبت نباشد؛ به خصوص آنکه ماجرا دقیقا درباره گذر از یک ایام سخت و فتنه‌گون آن هم به یاری "یار" باشد: "ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد؛ که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد."شبکه ایران: "9 دی" حماسه‌ای است که فقط آیندگان خواهند توانست درباره عظمت و بزرگی آن صحبت کنند و توصیف‌نامه بنویسند؛ با این حال وظیفه ماست تا به بخش‌هایی از این واقعه عظیم بپردازیم و اندک نگاهی به ماهیت و محتوای آن داشته باشیم.

بررسی مواضع رهبر معظم انقلاب در ماه های بعد از انتخابات نشان می دهد که ایشان تلاش بسیاری انجام دادند تا در راستای سیاست «جذب حداکثری»، افراد و گروه های مختلف سیاسی در زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران باقی بمانند و به فعالیت بپردازند ولی برخی شخصیت های سیاسی، بدون توجه به خواست ملت و رهنمودهای حضرت آیت الله خامنه ای، فضا را به سمتی بردند که نهایتاً منجر به حذف خودشان از آینده سیاسی کشور شد.

تدبیر علیه تشویش

 

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 89/10/6 ] [ 10:12 صبح ] [ مهاجر ]

در تحلیل‌های امروزی مبتنی بر سنت‌های پست‌مدرنیستی همواره سخن از «حاشیه» و «متن» است. آنان همیشه نخبگان (خواص) جامعه را متن می‌دانند و مردم را حاشیه. این دقیقا همان اشتباهی است که بسیاری از نویسندگان در تحلیل انتخابات سال گذشته به آن مبتلا شدند و انتخابات را از این منظر مورد بررسی قرار دادند. و در نهایت نتیجه گرفتند که انتخابات سال 88 و پیروزی احمدی‌نژاد، پیروزی حاشیه بر متن (خواص) بوده است. اما...

 ماجرای بی‌وفایی کوفیان و غربت حضرت مسلم بن عقیل (ع) راشنیده‌اید. که چگونه کوفیان در ابتدا 18 هزار نامه به سیدالشهداء نوشتند و از او دعوت کردند که به کوفه بیاید و امام حسین (ع) نیز مسلم بن عقیل را برای دریافت صحت و سقم نامه‌ها به کوفه فرستادند. بعد هم ادامه‌ی ماجرا که در نهایت منجر به شهادت جناب مسلم در چنین روزی شد. در این‌جا قصد تکرار این ماجرا را ندارم. اما در مورد این‌که چرا کوفیان تنها پس از گذشت چند روز از نوشتن نامه، چنین عملی را انجام دادند و دست از حمایت سفیر حسین (ع) برداشتند تحلیل‌های متفاوتی ارائه شده است. برخی از آنان را شنیده‌اید و در این مجال کوتاه، فرصت پرداختن دوباره‌ی آن‌ها نیست. بنابراین سعی می‌کنیم به طور اجمال به برخی نکات دیگر اشاره کرده و از آن عبرت‌های لازم برای زمان حال را بگیریم:

 

1- شاخص‌های جامعه‌ی دینی:

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 89/10/6 ] [ 10:8 صبح ] [ مهاجر ]

 

روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی:

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!

و سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی!!!

پسر لقمان گفت:

ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد:

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری، هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی، در هر جا که خوابیده ای، احساس می کنی بهترین جایگاه جهان است.

 اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.


[ دوشنبه 89/10/6 ] [ 9:0 صبح ] [ مهاجر ]
مسلک وهابى منسوب به شیخ محمد فرزند "عبدالوهاب" نجوى است و این نسبت از نام پدر او "عبدالوهاب" گرفته شده است.
به گفته برخى از دانشمندان، علت اینکه این مسلک را بنام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنى "محمدیه" نگفته اند. این است که مبادا پیروان این مذهب نوعى شرکت با نام پیامبر (ص) پیدا کنند. و از این نسبت سوء استفاده نمائید.
شیخ محّمد در سال 1115 هجرى قمرى در شهر "عُیینَه" از شهرهاى "نجد" تولد یافت. پدرش در آن شهر قاضى بود. شیخ از کودکى به مطالعه کتب تفسیر و حدیث و عقائد سخت علاقه داشت، و فقه حنبلى را نزد پدر خود که از علماء حنبلى بود، آموخت.
وى از آغاز جوانى بسیارى از اعمال مذهبى مردم "نجد" را زشت مى شمرد در سفرى که به زیارت خانه خدا رفت بعد از انجام مناسک به مدینه رهسپار شد در آنجا توسل مردم را به پیامبر در نزد قبر آن حضرت انکار کرد سپس به نجد مراجعت نمود و از آنجا به بصره رفت به این قصد که از بصره به شام رود، مدتى در بصره ماند و با بسیارى از اعمال مردم به مخالفت پرداخت، ولى مردم بصره وى را از شهر خود بیرون راندند. در راه میان "بصره و شام" زبیر نزدیک بود از شدت گرما و تشنگى و پیاده روى هلاک شود، اما مردى از اهل زبیر مى خواست از زبیر به شام سفر کند ولى چون توشه و خرج سفر به اندازه کافى نداشت مقصد را عوض کرد و رهسپار شهر احسا شد و از آنجا آهنگ شهر حریمله از شهرهاى نجد را نمود.‏
در این هنگام که سال 1139 بود، پدرش عبدالوهاب از عینبه به حریمله انتقال یافته بود.
شیخ محمد، ملازم پدر شد و کتابهائى نزد او فرا گرفت و به انکار عقائد مردم نجد پرداخت به این مناسبت میان او و پدرش نزاع و جدال در گرفت همچنین بین او و مردم نجد منازعات سختى رخ داد و این امر چند سال دوام یافت تا اینکه در سال 1153 پدرش شیخ عبدالوهاب از دنیا رفت.
شیخ محمد پس از مرگ پدر به اظهار عقاید خود و انکار قسمتى از اعمال مذهبى مردم ادامه داد و جمعى از مردم حریمله از او پیروى کردند و کار وى شهرت یافت وى از شهر حریمله به شهر عینبه رفت، رئیس وقت عینبه عثمان شیخ محمد نیز در مقابل اظهار امیدوارى کرد که همه اهل نجد از عثمان بن حمد اطاعت کند.
خبر دعوت شیخ محمد و کارهاى او به امیر احسا رسید، وى نامه هایى براى عثمان نوشت که نتیجه اش این شد که عثمان عذر شیخ محمد را خواست.
شیخ محمد به او پاسخ داد که اگر مرا یارى کنى تمام نجد را مالک مى شوى، اما عثمان از او اعراض کرد و او را از شهر عینبه بیرون راند.
شیخ محمد در سال 1160 پس از آنکه از عینبه بیرون رانده شد رهسپار درعیه از شهرهاى معروف نجد گردید. در آن وقت امیر درعیه محمد بن مسعود (جد آل مسعود) بود وى به دیدن شیخ رفت و عزت و نیکى را به او مژده داد. شیخ نیز قدرت و غلبه بر همه بلاد نجد را بوى بشارت داد و بدین ترتیب ارتباط میان شیخ محمد و آل مسعود آغاز گردید.
یکى از بزرگترین نقاط ضعف برنامه زندگى شیخ این است که با مسلمانانى که از عقائد کذائى او پیروى نمى کردند، معالمه کافر حربى مى کرد و براى جان و ناموى آنان ارزشى قائل نبود.
جنگهائى که وهابیان در نجد و خارج نجد از قبیل یمن و حجاز و اطراف سوریه و عراِ راه انداختند برهمین پایه بوده، هر شهرى که با جنگ و غلبه بر آن املاک خود قرار مى دادند و الّا به غنایمى که بدست مى آوردنداکتفاء مى کردند.
کسانى که با عقائد او موافقت مى کردند و دعوت او را مى پذیرفتند باید با او بیعت مى کردند و اگر کسانى به مقابله برخیزند باید کشته شوند و اموالشان تقسیم گردد، طبق این رویه از اهالى قریه مضول در شهر احسا سیصد مرد را به قتل رسانیدند و اموالشان را به غارت بردند.
شیخ محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 درگذشت. و پس از شیخ محمد پیروان او به همین روش ادامه دادند مثلاً در سال 1216 امیر مسعود و هابى سپاهى مرکب از بیست هزار مرد جنگى تجهیر کرد و به شهر کربلا حمله ور شد. کربلا در این ایّام در نهایت عظمت و شرف بود. زائرین ایرانى و ترک و عرب بدان روى مى آوردند، مسعود پس از محاصره شهر سرانجام وارد آن گردید و کشتار سختى از ملاضمین و ساکنین آن نمود.
سپاه وهابى در شهر کربلا رسوائى به بار آورد و پنج هزار تن را به قتل رسانیدند پس از آن به طرف خزینه هاى مردم امام حسین (ع) حمله ور شده و اموال آنرا به غارت بردند.
از زمانیکه شیخ محمد بن عبدالوهاب عقائد خود را ابراز و مردم را به پذیرفتن آنها دعوت کرد، گروه زیادى از علماى بزرگ به مخالفت با عقائد او پرداختند، نخستین کسى که به شدت با او مخالفت برخاست پدرش عبدالوهاب و سپس برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب بودند که هر دو از علماى حنبلى محسوب مى شوند.
 شیخ محمد بن عبدالوهاب مبتکر و آورنده عقاید وهابیان نیست بلکه قرنها قبل از او این عقائد بصورتهاى گوناگون از افرادى مانند ابن تیمیه و شاگرد او ابن القیم اظهار شده است ولى بصورت مذهب تازه اى در نیامده و طرفداران زیادى پیدا نکرده بود.
ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه از علماى حنبلى که در 728 هجرى قمرى در گذشته است.
وى عقائد و آرائى برخلاف معتقدات عموم فرقه هاى اسلامى اظهار مى داشت و پیوسته مورد مخالفت علماى دیگر قرار داشت و به عقیده محققین همین عقائد بعداً اساس معتقدات وهابیان را تشکیل داده است.
در مقابل عقائد ابن تیمیه از طرف علماء اسلام، بالاخص علماء اهل سنت دو کار صورت گرفت:
1) نقد عقائد و آراء او و تألیف کتب فراوان از جمله این کتب:
ـ شفاء السقام فى زیارة قبر خیر الا نام ـ نویسنده تقى الدین سبکى.
ـ دفع الشبهه ـ تقى الدین المصنى و...
2) مراجع فتوى اهل تسنن در عصر ابن تیمیه به تفسیق و تکفیر وى برخاسته و او را بدعت گذارى مى دانستند.
غائله ابن تیمیه با مرگ او در سال 728 در زندان شام فروکش کرد و شاگرد معروف او ابن القیم هر چند به ترویج افکار استاد خود پرداخت ولى آثارى از آن باقى نبود تا اینکه فرزند عبدالوهاب تحت تأثیر افکار این تیمیه قرار گرفت و آل مسعود براى تحکیم پایه هاى امارت خود در منطقه نجد به حمایت از او برخاستند و باعث زنده شدن و رشد این افکار گردید و متأسفانه باعث ایجاد فرقه اى جدید در جامعه مسلمین گردید.
[ جمعه 88/9/20 ] [ 6:45 عصر ] [ مهاجر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ
امکانات وب