سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوی پرواز

                           صحبتهای شناسنامه باشما

تو کشور عزیز ما ایران مرسومه که هر کی متولد میشه،یه چند برگ کاغذ بهش میدن به نام شناسنامه. این شناسنامه حرفهای قشنگی براتون داره، ببینید:

1.طبق صفحه ی اول وآخر من، ورود انسان به دنیا موقتی است و خروج او از دنیا قطعی است.پس همه مسافرید و باید سبکبار و بی تعلق به دنیا، برای آزمایش آماده و برای حرکت و پویش،عاشق باشید.

2.طبق شماره ی من،هر فردی، شخصیت و هویت مخصوصی دارد که قابل انتقال به غیر نیست.پس از هر گونه مقایسه کردن خود با دیگران باید بپرهیزید و مانند هر موجود زنده ای، فقط هویت و شخصیت و استعدادهای خودتان را شکوفا کنید.

3.آنها که صفحه ی آخرم را نمی بینند می پندارند که میتوانند در دنیا،جاودانه باشند.

4.قبل از بلوغ و رشد اجتماعی تو، من عکسی ندارم اما وقتی به سن بلوغ و سن قانونی و ازدواج میرسی،عکس صورت تو را به من الصاق می کنند. اما شناسنامه ی اصلی تو به تفکر،تعقل،تعهد و سیرت تو بستگی دارد. مانند افراد خودیافته و بالغ، بکوش سیرتت زیباتر از صورتت باشد.

5.فاصله صفحه اول و آخر مرا لحظه ها پر می کنند و سرنوشت تو محصول همین ثانیه ها و لحظات است و چون سرنوشت را هرگز نمی توان از سر، نوشت ، پس هر لحظه زندگی خود را خوب و زیبا مهندسی کن.

6.صفحه دوم من می گوید:در همه زندگی تو حادثه ای حیاتی تر و مهمتر از هنر ازدواج نیست.پس با مدیریت غرائز و احساسات خود و پرهیز از هرگونه خودارضایی،زنا و پلیدی،ازدواج و زندگی مشترک خود را زیبا و پاک و سالم نگهدار و با صبر و منطق آن را معماری کن.

7.سفیدی صفحه آخرم می گوید:خروج یا اخراج تو از دنیا ناگهانی و در زمانی نامعلوم رخ می دهد پس با مراقبت دائمی و محاسبه در آخر هر روز،حسابت را با خود و خالق و خلق،صاف و روشن نگهدار.

8.گریان آمدی و خلائق باشادی،تورا در آغوش گرفتند.چنان زیبا زندگی کن که با رفتنت،همه گریان باشند و تو در آغوش و بر بال فرشتگان باشی.

9. من شناسنامه ی توأم و با تو متولد شدم و با رفتنت باطل می شوم.


[ پنج شنبه 87/6/14 ] [ 10:5 صبح ] [ مهاجر ]
درباره وبلاگ
امکانات وب