سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوی پرواز

ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماه های فرخنده برای شیعیان است. حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت ، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیهاسلام، آغاز امامت امام مهدی علیه السلام، عیدالزهرا و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.
همچنین غزوه بنی نضیر در سال 4 قمری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال 41 قمری، ، شهادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری، حادثه صاحب زنج و قتل سیصد هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است.

منابع :
هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 70؛ مفاتیح الجنان، ص 534

گزارش تصویری / نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر،مسجد جمکران / هبت الله کریمی
نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نهم ربیع الاول آغاز امامت امام عصر / مسجد جمکران

نظر آیت الله مکارم درباره مراسم نهم ربیع الاول
حضرت‌ آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید در پاسخ به استفتائی درباره برگزاری مراسم نهم ربیع الاول چنین آورده است: تولی و تبری راه‌های صحیحی دارد و راه‌های خلاف را نباید رفت.
رسا: حضرت‌ آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید در پاسخ به استفتائی درباره برگزاری مراسم نهم ربیع الاول چنین آورده است: تولی و تبری راه‌های صحیحی دارد و راه‌های خلاف را نباید رفت.

متن استفتا به این شرح است:

«باسمه تعالی

محضر مبارک مرجع عالی‌قدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

سلام من الله علیکم و رحمته و برکاته

استفتایی به این شرح تقدیم می گردد؛

چند سالی است که در نهم ربیع الاول، تحت عنوان تاجگذاری صاحب‌الزمان(عج) و یا به نام بی‌بی دوعالم حضرت فاطمه زهرا(س) جلساتی غالبا توسط بانوان برگزار می شود و در قالب و پوشش جشن، مطالبی عنوان می شود که از ساحت و مکتب سراسر ادب و تقوای اهل بیت پیامبر اسلام دور و بعید است.

متأسفانه به آن آب و رنگ قداست هم می زنند و بعضی ادعا می کنند که از آن حاجت می گیرند و بعضی می گویند که خواب‌نما شده اند و امثال ذلک.

ضمنا بعضی از باصطلاح خانم درسی‌ها....، بی خبر از دین، فقط با ذکر خرافات و مطالب ناقص و نادرست و گاه با خواندن شعر و نواختن دف و ترنم به آوازه خوانندگان زن، مجالس تفریح و در ظاهر درس دینی برگزار می کنند و مردم عامی کم اطلاع که تعدادشان هم کم نیست، باعث رونق این گونه محافل می شوند.

حال از حضرت عالی استدعا دارم، حکم شرکت مؤمنین و مؤمنات در این جلسات و مشارکت در بخش‌های سخیف آن را بیان فرمایید تا این بهانه عظیم که علیه شیعه به دست خونریز استکبار جهانی و به خصوص وهابیت داده شده، ان شا‌الله برطرف گردد.»

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ استفتای یاد شده چنین آورده‌اند:

«باسمه تعالی

اولا کلیه صداها و آهنگهایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است و تشخیص آن، مراجعه به اهل عرف خواهد بود و تنها رقص زن برای شوهرش جایز است و بقیه اشکال دارد؛ البته منظور، رقص لهوی است نه هرگونه حرکت منظم و موزون و ثانیا: حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست، همچنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر و ثالثا: تولی و تبری راههای صحیحی دارد نه این راههای خلاف.

همیشه موفق باشید.

ناصر مکارم شیرازی»
 
شهادت امام حسن عسکری(ع) و آغاز امامت حضرت ولی‌الله‌الاعظم، مهدی (عج)

خورشید سامرا غروب کرد و خورشیدی دیگر سر بر آسمان برداشت؛ خورشیدی مغربی که از مشرق اسلام، سربلند کرد و چهره غم‌گرفته شهر را در برکه‌ای از نیلوفر شست. خورشیدی که تاج امامت بر سرنهاده بود و نگاه‌های منتظر همه اعصار، او را می‌خواند. او که امام صادق(ع) توفیق خدمتش را از خدا می‌خواست. همان طفلی که تا لحظاتی پیش از شهادت پدرش، همه از نام او می‌پرسیدند. امام عسکری(ع) او را بر شانه‌های ناتوان خود نهاده بود و به‌حاضران می‌گفت: «تاج امامت تا لحظاتی دیگر بر سر این طفل خجسته خواهد نشست. که هم‌نام و هم‌کنیه جدش رسول خداست. غیبتی طولانی دارد و خضر امت به شمار می‌آید. بسیاری از مردم در دوره غیبتش گمراه می‌شوند؛ اما خدا آنان را که امامتش را قبول دارند، استوار می‌گرداند و به آنان، توفیق دعا برای تعجیل در ظهور او می‌دهد و این سری است از اسرار الهی.» و کودک، گفته‌های پدر را با جمله‌ای تأیید کرد. «انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم فی اعدائه»1 هم‌او که می‌آید و تمام علف‌های هرز ستمگری را زیر سم اسب خویش لگد می‌کند و ذوالفقار، التیام دست‌های منتقم او می‌شود. هم او که اولین پیکارش در مدینه، انتقام از غاصبان فدک است و امام صادق(ع) فرمود: «آن‌دو را در حالی‌که بدنشان تازه است، بیرون می‌آورد و به آتش می‌کشد.» 2

سلام خدا بر او و دستان انتقام‌گیرش.

پشتوانه‌ای محکم برای دین نوظهور

ازدواج پیامبر اکرم (ص) با حضرت خدیجه‏(س)10 ربیع الاول

مکه، در سیّالی از نور فرو رفته‌است و فرشتگان، فوج فوج از آسمان‏ها پایین می‏آیند و سبدسبد ستاره بر سر زوج بهشتی، محمّد (ص) و خدیجه (‏ع) می‏ریزند و برای شادباش به آسمان‏ها می‏روند. مکه، غرق سرور و شادمانی است و کعبه، لباس سیاهش را از تن درآورده و خود را با تن‌پوشی از شعف، آراسته‌است. زمین و آسمان در شادی، غوطه می‏زنند و ازدواج بهترین آفریده خدا و آخرین فرستاده‏اش را تبریک می‏گویند. زمین دف می‏زند، نسیم دست‌افشانی می‏کند و فرشتگان، بر سر عروس و داماد، شکوفه‏های بهشتی می‌پاشند.‏ خدیجه (‏ع) بر هودجی از نور، به سوی خانه محمّد (ص) روانه می‏شود. خدیجه، نوعروس بهشتی، دست رد بر سینه همه علاقه‏ها و عشق‏ها کوبیده است و خوشبوترین گل هستی را برگزیده و به یک غمزه او، از همه جاذبه‏های دنیا دست کشیده است. او به‌سوی خانه پیامبر (ص) گام برمی‏دارد، تا شریک غصه‏ها و شادی‏هایش باشد و در روزگار سختی، مرهمی بر زخم‏های او گذارد. او می‏رود تا پشتوانه‏ای محکم برای دین نوظهور او باشد. او می‏رود تا افتخار همسری او و مادری دخترش را کسب کند و هم‌صحبت تازه شنیده‏هایش از آسمانِ وحی شود.

تو، دست و بازوی خدایی روح خدا بودی

میلاد امام‌صادق‌(‏ع) 17ربیع الاول

خورشیدِ دیگری بر فراز مدینه تابیدن گرفت. خورشیدی در دورترین کهکشان علم و معرفت، که عالم‌تاب کوچه‏های تاریک دانایی شد و فانوس‌به‌دستان حقیقت‌جو را به سوی سرچشمه ‌دانش رهنمون شد. بگذار عاشقانه‏تر از صداقت سخن بگویم. بگذار بی‏پرده‏تر از خورشید، از چهره صادق(ع) پرده بردارم. امروز روز تولد راستی و درستی است. امروز روز تلألو خورشید دین، صادق آل محمّد (ص) است. شیعه با نام او فخر می‏فروشد و راه او را سرلوحه خویش قرار داده است. این زبانِ حیران، چگونه حقِّ ستایش تو را به جای آرد، که در بند واژه‏هایی نارسا گرفتار است... زبان مدح تو را آسمان سزاوار است. همان جایی که مأوای تو بوده است. امروز ترک آسمان کرده‏ای و به سوی ما سیه‌گلیمان آمده‏ای. ثنای زمینی‏ام را بپذیر، ای آسمانْ‌فرش و سرمدی‌مأوا. شورانگیزترین سلام‏ها به استقبال قدوم تو باد، ای راست‌گفتار و درست‌کردار!


[ یکشنبه 87/12/11 ] [ 10:32 صبح ] [ مهاجر ]
درباره وبلاگ
امکانات وب